نوشته شده توسط: الهه ناز
سن والدین، تربیت و بیولوژیک فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهند. والدین در رده سنی بزرگسال از تجربیات به مراتب بالایی نسبت به والدین جوان برخوردار هستند و می توانند با علایق فرزند همگام شوند. ما در این مقاله قصد داریم درباره اهمیت سن والدین در تربیت فرزندان مطالبی را ارائه دهیم.
یکی از مهم ترین آشفتگی ها و ترس های والدین، تربیت فرزندان است. والدین در تلاش هستند تا با آموزش آداب معاشرت و مهارت های زندگی، ویژگی هایی نظیر مسئولیت پذیری و نظم را در کودکان تقویت نمایند.
در جوامع کنونی تحت تأثیر عوامل گوناگون، سن فرزندآوری به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده است.
سن والدین در سلامت و تربیت فرزندان اهمیت ویژه ای دارد. اثرات بیولوژیکی ناشی از سن بالای والدین، سطح سلامت کودک را تحت تأثیر قرار می دهند. تحقیقات حاکی از آن دارند که کودکان دارای والدین مسن از توانایی های شناختی مناسب بهره مند نمی باشند. علاوه بر این، با افزایش میزان سن پدر احتمال ابتلا کودک به بیماری اوتیسم تقویت می گردد.
جالب است بدانید بارداری در رده سنی بزرگسال زمینه ساز شکل گیری زایمان زودرس و عدم برخوردرای از وزن مناسب نوزاد در هنگام تولد می باشد.
بی شک بارداری در رده سنی های مختلف تحت عوامل گوناگون با اثرات احتمالی همراه است. به طور مثال مادر هایی که در اوایل سن جوانی مصادف با سال های نسخت دهه سوم باردار می شوند، در معرض خطر مرگ قرار دارند. در مقابل بارداری در سنین پایین مادر را مستعد ابتلا به افسردگی می سازد.
بارداری در سنین بالا عمدتا با تحصیلات مناسب، درآمد بالا و تجربه های کافی همراه است. مادران باردار در سنین بالا در مقایسه با مادران در سنین کم بیشتر به رفتار های خود کنترل دارند. علاوه بر این، بارداری در سنین بالا زمینه را برای دستیابی به امنیت مالی و تحصیل در مقاطع مورد نظر فراهم می نماید.
پژوهش های گسترده ای درباره تأثیر سن بر بارداری شکل گرفته است. به استناد از برخی پژوهش ها برخلاف شرایط عمومی ویژه که یک مادر در سنین بالا تجربه می کند، از منظر جسمانی مستعد ابتلا به دیابت، پره اکلامپسی و فشارخون قرار دارد.
به طور کلی سن والدین در توسعه ادراک و فراگیری مهارت های مختلف فرزندان تأثیرگذار است.
مطالعات یک پژوهش حاکی از آن دارد که بهترین سن فرزندآوری از منظر والدین، دهه سوم زندگی می باشد. در این دهه والدین از ثبات و آمادگی عاطفی مناسب برخوردار هستند.
علاوه بر این، والدین در رده سنی بالاتر دارای اعتماد به نفس مناسب می باشند و نسبت به خود از خودآگاهی بالایی برخوردار هستند. این قبیل والدین از لحاظ مالی توانایی بالایی دارند و می توانند به صراحت فرزندان را مورد حمایت قرار دهند.
جالب است بدانید والدین در سنین بالا در برقراری ارتباط با فرزند عملکرد بهتری دارند.
فاصله سنی بسیار زیاد و بسیار کم در تربیت فرزندان نقش چشمگیری ایفا می کند. به طور مثال زمانی که یک نوجوان 15 ساله مادر می شود، با وجود اختلاف سنی کم در خصوص تربیت کودک از اطلاعات و تجربیات مناسب بهره مند نمی باشد.
اکثر والدین انتظار دارند تا فرزند از الگوی مورد نظر آن ها پیروی نماید. لذا زمانی که فرزند خواستار در پیش گرفتن مسیر انتخابی خود می شود و با الگوهای والدین سازگاری نمی یابد، زمینه برای شکل گیری مشکلات اختلاف سنی مهیا می گردد.
تحقیقات بیانگر آن هستند که نوجوان هایی که پدرانشان در رده سنی زیر 25 سال صاحب فرزند شده اند، از مهارت های اجتماعی بالایی برخوردار هستند. اما نوجوان هایی که پدرشان در رده بزرگسال قرار دارد، در راستای کسب مهارت های اجتماعی با مشکلاتی مواجه می باشند.
جالب است بدانید کودک هایی که والدینشان بسیار جوان یا پیر هستند، موقعیت های اجتماعی را در مقایسه با دیگران چالش برانگیز تر درک می نمایند. علاوه بر این، در راستای حل مشکلات و مسائل پیچیده با دشواری هایی دست و پنجه نرم می کنند.
اصطلاح تربیت بیانگر آموزش اصول مورد نیاز در خصوص تداوم زندگی است. از آنجایی که تربیت پذیری کودک بازه زمانی ویژه ای برای آغاز و پایان ندارد، انسان پس از بدو تولد در معرض واکنش و رفتار های مختلف قرار می گیرد. سپس به مرور زمان درک خواهد کرد که در پی هر رفتاری یک نتیجه شکل می گیرد. این امر از رفتار های ابتدایی اعم از خندیدن نوزاد آغاز می گردد و به تدریج شامل مسائل پیچیده می شود.
بهتر است بدانید کودکان در هر بازه سنی آماده یادگیری اصول زندگی هستند. با این حال باید بر اساس سن کودک، مسائل را آموزش ببینند. همچنین، عدم توجه به تربیت کودک باعث شکل گیری شخصیت نامتوازن می شود.
توانایی های ذهنی دربردارنده گونه های مختلف توانایی نظیر حافظه، تصمیم گیری، توجه، تمرکز و توانایی حل مسئله هستند. آموزش توانایی های ذهنی مستلزم دستیابی به سطحی از ادراک است.
در اکثر موارد کودکان در سنین 4 الی 5 سالگی آمادگی لازم را برای تقویت توانایی های ذهنی دارند. با افزایش سن کودک، قدرت ذهنی او به طرز چشمگیری افزایش می یابد و والدین می توانند سطح آموزش ها را پیچیده نمایند.
برنامه ریزی برای بهبود توانایی های کودک نیازمند آگاهی از نقاط ضعف و قوت او است. برای این منظور می توانید از آزمون های سنجش هوش و استعداد استفاده نمایید.
مهم ترین جنبه تربیت کودک به تربیت اجتماعی اختصاص دارد. کودک در دو سال اول زندگی همواره سعی در کشف جهان و انسان ها دارد. زمانی که یک کودک از جانب والدین به ویژه مادر به میزان مناسب توجه و محبت دریافت نماید، دنیا را یک محیط قابل اعتماد و امن شناسایی می کند. این نوع باور، سبک دلبستگی نام دارد و کل رابطه های اجتماعی کودک را در آینده تحت تأثیر قرار می دهد.
تربیت جنسی به عنوان یک جنبه تربیتی از اهمیت گسترده ای برخوردار است. تربیت جنسی در زمینه مسائل جنسی و با آغاز کنجکاوی های کودک در سنین 3 الی 4 سالگی شکل می گیرد.
روانشناس ها بر این باور هستند که بهترین زمان برای آغاز تربیت جنسی، دوره ای است که کودک توانایی صحبت کردن را کسب می کند.
بهتر است در ابتدای تربیت جنسی نام اندام های بدن و اندام های تناسلی را آموزش دهید و به مرور زمان اطلاعات کودک را افزایش دهید.
توجه داشته باشید که در زمینه تربیت جنسی میزان اطلاعات کودک اهمیت دارد و به سن تقویمی او توجهی نمی شود.
در تربیت فرزند، سن اهمیت ویژه ای دارد. به طور معمول والدینی که در رده سنی 30 الی 40 سال قرار دارند، به موجب برخورداری از تحصیلات و درآمد بالا در زمینه تربیت فرزند اطلاعات فزاینده ای دارند. بدین ترتیب می توانند بر رفتار خود و فرزند کنترل داشته باشند.
جالب است بدانید مادران در سنین بالا از منظر عاطفی آمادگی و ثبات بالایی دارند. این قبیل مادران به خاطر اعتماد به نفس بالا عملکرد بهتری در تربیت فرزند دارند.
علاوه بر این، پدران در سنین بالا بهتر می توانند مشوق فرزند باشند.
اکثر بانوانی که در رده سنی 20 الی 30 سالگی لذت شیرین مادر شدن را تجربه می کنند، در تربیت فرزند با چالش هایی رو به رو می شوند. مادران در سنین پایین مستعد ابتلا به افسردگی هستند. مسلما یک مادر افسرده نمی تواند رفتار کارآمدی در تربیت فرزندان بروز دهد.
بهتر است بدانید فرزندآوری در سنین پایین به موجب کاهش میزان اختلاف سنی، منجر به افزایش میزان درک فرزند می گردد. اکثر والدین جوان ثبات عاطفی دارند و می توانند با انرژی فراوان با شیطنت و تحرکات فرزندان همیاری نمایند.
کاهش توانایی باروری به عنوان یک مشکل برای والدین در رده سنی بالا، نگرانی هایی را در پی دارد. این نگرانی اغلب در والدینی مشهود است که در دهه سوم زندگی صاحب فرزند اول شده اند.
لازم به ذکر است والدین مسن به موجب اختلاف سن زیاد با فرزند، نسبت به مرگ و تنها ماندن فرزند اظهار نگرانی می نمایند.
یکی از مشکلات متداولی که در والدین های مسن رایج است، عدم برخورداری از انرژی مناسب برای تربیت فرزندان است. بی شک یک والدین بزرگسال در مقایسه با والدین جوان از انرژی کمتری در خصوص همراهی با فعالیت های موشکافانه کودک بهره مند هستند.
به موجب وجه اشتراک تربیت فرزندان در خانواده های مختلف، عده ای بر این باور هستند که به میزانی که والدین در رده سنی جوان تری قرار داشته باشند از انرژی و حوصله لازم برای تربیت فرزند بهره مند می باشند. در مقابل برخی خانواده ها اذعان می کنند که با افزایش سن والدین میزان امکانات و تجربه های خانواده به طرز چشمگیری افزایش پیدا می کند.
اختلاف سن والدین با فرزند، زمینه ساز ایجاد یک شکاف فراوان با فرزندان است. بی شک با اختلاف سن زیاد، تفاوت نسل به وجود می آید.
تفاوت نسل نوعی سبک زندگی متفاوت است که تعامل و ارتباطات را تحت تأثیر قرار می دهد. این موضوع نقش چشمگیری در ایجاد فاصله روانی دارد.
بهترین عملکرد برای کاهش مشکلات سنی میان فرزند و والدین، تعیین مرز های شخصی است. تعیین مرز های شخصی حاکی از عدم ورود به حریم یکدیگر دارد که در تعیین ارتباط با فرزند مشخص می گردد.
برای پیشگیری از بروز اختلاف های ناشی از تفاوت نسل بهتر است از تحمیل کردن ارزش و عقاید شخصی اجتناب نمایید. در مقابل سعی کنید از طریق گفت و گو فرزند را مطلع سازید و در خصوص پذیرش تفاوت های بین فردی اقدام نمایید.
توجه داشته باشید که بهترین شیوه تعامل بر اساس سبک شخصیتی فرزند شکل می گیرد. یک ارتباط ایمن و سالم می تواند در کاهش فاصله های بین نسلی تأثیر بگذارد.
در خصوص درک نسل جدید ضرورت دارد ارتباطات را در سطح گسترده ای شکل دهید و به دنیا از دریچه دید فرزندتان نگاه کنید.
در ادامه راهکارهای کاهش مشکلات اختلاف سنی میان فرزند و والدین را بیان می کنیم:
• مشخص سازی قوانین خاص و عاری از تعصب
• در پیش گرفتن صبر و حوصله فراوان
• عشق ورزیدن به کودک
• جست و جو درباره شناسایی علائق مشترک با فرزند
جمع بندی مطالب
همان طور که بیان کردیم سن والدین در تربیت و شکل گیری رفتار های کودک نقش چشمگیری دارد.
والدین در سنین بالا، از منظر عاطفی آمادگی و ثبات لازم را برای فرزندآوری دارند. والدین به ویژه مادران در این سن از اعتماد به نفس بالایی بهره مند هستند و با خودآگاهی از قابلیت انعطاف پذیری برخوردار می باشند.
بین فرزند و والدین جوان تفاوت نسل چندان حائز اهمیتی وجود ندارد. با این وجود زمانی که یک نوجوان 15 ساله مادر می شود، تجربه و آمادگی کافی برای تربیت فرزند را ندارد. به عبارتی دیگر احتمال می رود مادر هایی که در سن پایین ازدواج می کنند، به بلوغ لازم نرسیده باشند و نتوانند از مسئولیت تربیت فرزند سربلند بیرون آیند.
گردآوری:بخش روانشناسی بیتوته